;
روایت یک زندگی مانند نمایش یک فیلم ساختاری سلسله وار از هزاران فریم دارد تا در نهایت مخاطب درکی شخصی از فضا، زمان و کاراکتر بیابد.
کار من نقاشی این فریم ها در "خود اکنون" است. به زبان شیوا روایت یک سرگذشت در یک نقاشی.چنین حالتی مفاهیم نقطه، خط، سطح و حجم را بسیار سنگین تر می کند. گویی یک نقطه یا خط می تواند راوی حوادث و دگرگونی های سوژه هایم در طی سالها باشد.
لکن اسارت زمان این پیچیده ترین واژه پویا، در قالب بوم چگونه ممکن است ؟ در این فرجام آیا مخاطب می تواند رازهای نهفته را درک و برداشتی شخصی داشته باشد ؟
شاید نزدیک ترین وجه، تصویری در آیینه باشد که هر روز آن را میبیند !