;
انسانِ زاده شده در آرکادیا، سرشار از انتظارِ سعادت و لذّت پا به این جهان میگذارد، در امتدادِ زندگی خویش، برای صیانت از بقای خود و اطرافیانش و برآوردنِ آن انتظارِ لجام گسیخته متحمل رنجهای بسیاری میشود.
او در یک جنگ دو جانبه خود را در آوردگاه های ناخوشایند و ناعادلانه مییابد، همزمان که در تقابل با سرنوشت و نزاع تن علیه تن برای حفظ بقاء تقلا میکند، در آن گُم خانهی تاریک و پیچ در پیچ، رویاروی آن هیولای بیشکل و ناشناخته نیز قرار دارد.
لویاتان همواره در اطرافمان است، با آنکه ما ممکن است این حقیقت را نادیده بگیریم، یا از آن رو برگردانیم اما همواره او بخش ناقصی از خود ماست که باید آن را ترمیم کنیم.
تضادها، استرس ها، ترس ها، اضطراب ها، اندوه و احساسات، بدل به لویاتان هایی شدهاند که تسلط بر آنها بزرگترین نبردی است که انسان میتواند تجربه کند.