;
استیتمنت
سردرگمی و بلاتکلیفی میان گذشته ناشناخته و ابهامات آینده، دغدغه گریزناپذیر نسلی است و همچون اصل هبوط، بر پیشانیشان حک شده است. نسل استتار شده تاریخ، از گذشتگانی شکل گرفته و به فرزندانی می رسد که نظاره گران زندگی خویشند؛ به سان مترسک هایی که بر زمین کاشته شده تا مگر پرنده ای بر شاخه ای نگنجد و نجنبد.
شناخت بنیادی خویش با دیدن و دیده شدن ارتباط مستقیم دارد و انسان با روح سیال و تنش های زیستی زمان زیادی را برای مشاهده سرزمین ناشناخته پیرامونش طی می کند تا روزی اگر خوش اقبال باشد، به صلح درونی دست یابد و طراوت امید را در روح خود به صلیب نکشد.
آثار این مجموعه مصداق دوره زیستی است که نظاره گر آن بوده ام و با خود آگاهی بنیادی سعی در زنده نگهداشتن امید به روزگاری آرام و بدون بیم از آینده دارم.