;
بوطیقای امر روزمره
چهار هنرمندی که آثارشان در این مجموعه به نمایش درآمده در ژانرهای عکاسی خود شمار زنان پیشرواند، که طی چند دهه در این حرفه پابرجا بودهاند. هر یک از این هنرمندان در زندگی حرفهای عکاسانهی خود دغدغهها و درونمایههایی را دنبال کردهاند. عکاسی مستند، عکاسی فیلم، یا پرترهنگاری ژانرهایی است که این زنان در زندگی حرفهایِ عکاسانهی خود به آن پرداختهاند. اما عکسهایی که از ایشان در این مجموعه گرد آمده، روندی متفاوت با شیوهی معمول ایشان را به نمایش میگذارد.
مجموعهی پیشِ رو عکاسی از موضوعاتی است که غالباً سوژههای معمول عکاسی نیستند. اشیا و امور معمولی و روزمره که معمولاً در حکم موضوعی برای هنرآفرینی یا عکاسی شدن مورد توجه قرار نمیگیرند یا شاید بتوان گفت بهطور مرسوم، شأن «موضوع هنر بودن» به آنها تعلق نمیگیرد. گزینش چنین اشیا و لحظاتی نشان میدهد که برای آن کس که متعهد به عکاسی است هر آن و هر گوشهای فرصتی است مغتنم. عکاس که با حرفهاش زندگی میکند آن را به همهی زوایای زندگیاش میبرد؛ و بنابراین حتی وقتی به هدف عکاسی از خانه بیرون نمیرود، یا نمیتواند برود، هر لحظه محملی برای تجربهی عکاسانهی او است.
در این تجربهی عکاسانه نشانههایی که در زندگی روزمرهی ما حامل معنایند، با گزینش، جداشدن از بافت و کنار همنشینی انواع معانی استعاری خلق میکنند و سمبولیسم بصری متنوعی پدید میآورند. این قابلیت عکاسی در اعطای ارزشهای تصویری، کیفیات بیانی و معانی جدید به امور روزمره، نشان میدهد که چرا عکاسیِ بدون سوژهی انسانی در عکاسی هنری معاصر این اندازه پررنگ شده است.
عکاسی رسانهای است همچون زبان، که از یک سو خود بستری از معنا و دلالت دارد و از سوی دیگر، هر بار از چیزی خاص سخن میگوید. در این شیوهی عکاسی، اشیایی که از بافتار خود بیرون آمدهاند عینیتی را به نمایش میگذارند که ناشی از گونهای آزادی و بیهدفی است. در اینجا سوژهها نه دعوی واقعنمایی مستند را دارند و نه بر خلاف عکاسی تبلیغاتی از اشیا، با هدف خاصی انتخاب شدهاند. کیفیت آزاد آنها از هرگونه التزام حرفهای غیر از تعهد به خود عکاسی رها است. و از همین رو خلاقانه، آشنا و صمیمی مینماید.
در مجموعهی حاضر هنرمندانی دیرینه در عکاسی از شیوههای معمول خود روی گردانده به توانشهای دیگرِ این رسانه در بازنمایی تکیه کردهاند. آنها با پرداختن به نوعی از عکاسی فراتر از مرزهای بین کارگاه هنرمند، گالری و جهان پیرامون، نوعی که معمولاً در کتب تاریخ عکاسی یا موزهها و دانشگاهها مغفول مانده، دریچهای متفاوت به عکاسی گشودهاند. دریچهای که با آشناییزدایی از تصاویر و امور عادی روزمره بیننده را فرامیخواند تا درباره نحوهی دیدن و تجربهی محیط اطراف خود بیندیشد و بر انحای عکاسی تأمل کند.
هلیا دارابی