;
نجوای هر ذره در هستی ، احساس حقیقی بطن وجود ، دریافت و لمس حس دورنی، الهام قلبی و ... شهود همچون درخت پر شاخ و برگ زندگی در نگاهم ریشه دوانده و نقاشیهایم دست چین ثمره ی ماندگار این درخت پر معناست ، که همچون گوهر در ذهن نقاش می درخشند و بر سفیدی بوم خودنمایی می کنند تا رنگ بخورند و دیده شوند.
نوای ساز هستی و ریتم آهنگ زندگی در هر صدا و هر نگاهی به رنگیست و این رنگ است که با نقش بستن به روی بوم ماندگار و ارزشمند می شود.
هر زنی رازی برای گفتن دارد که با نقاشی کردن سعی در بیان هیاهوی سکوتش و ناگفته های احساسش و نادیده های درونش را دارم .
در مسیر زندگی هر کسی لحظه هایی نادیدنی هست که چشم دل دریافت می کند و بس.
پس زمان را کش می دهم تا لحظه ها طولانی تر شوند و با لمس آن لحظات، ثبتشان می کنم تا بیننده بتواند با تمام وجود شناور شود در احساس دریافت شده از نقاشی.
نقاشی گویی زنده ست و نفس می کشد. فقط کافیست با نگاهت لحظه ای با او یکی شوی.
لمس خواهی کرد حس نابش را و از جام احساسش سیراب خواهی شد.
هدف وجودی شخصیت تابلو را درک خواهی کرد.
کافیست رها گونه در او محو شوی تا دریافت کنی نادیده های دورن را.
نقاشی های من نه تنها متعلق به هر زنی ست بلکه در معنا متعلق به درک لحظه هایی ناب، در زندگی هر انسانی ست.
زندگی مملو از عجایب درونی است اما شکوهمند تر از آنست که در یک قاب خلاصه شود.