;
در بیانیه نمایشگاه به قلم پدرام رمضانی آمده :
از همان زمان که در فرایند تکوینِ سرمایهداری ارزش مصرفی روز به روز از ارزش مبادلهایِ کالا دورتر افتاد، مصرفگرایی به عنوان تجلیِ جذبهی فتیشی ِ کالا به فراخور شرایط عینی جوامع در حال تکوین و شکل دادن به رفتارهای اجتماعی بوده است.
جامعهی چندپارهی ایرانِ اکنون از این قاعده مستثنا نیست که هیچ، خود نمونهی موردیِ حائزِ اهمیتی برای قضاوت و مطالعه است. خصوصاً که تحولات نزدیک به یک دههی گذشته سطح جدیدی از مصرفگرایی در زندگی روزمرهی ایرانی را رقم زده؛ از رشد قارچگونهی مراکز غولآسای خرید و پرستیژ سواریهای میلیاردی بههمراه نمایشِ مصرفِ آبمعدنیِ چنددههزارتومانی بگیرید تا تکثیر بیمارگونهی واژهی لاکچری. این همه در کنارِ پدیدههایی نظیر برساختن هویتهای جعلیِ سنجاقخورده به نوعی ملیگراییِ افراطیِ قابلِ مصرف، جنونِ خودنمایی با سلفیگرفتن، افزایش حیرتانگیز ِاقسام جراحیهایِ نامعمولِ زیبایی(!)، از یک طرف نشانههای بارزی از روندِ رو به فزونیِ معوجگشتن فرم و محتوای زیستگاه کنونیِمان اند و از طرفی دیگر نشانگر سربرونآوردنِ هنجارهایی جدید و مناسباتِ بهجد کالاییتر شدهی روابط اجتماعی/انسانیِ ما.
حال از آنجا که در تعریفِ این نوع از پروژهها و مجموعههای نمایشگاهی، ابزار نظرگاهِ انتقادیِ هنرمند را به سمت و سویِ نقصانها و زشتیهای پیرامون، پیشفرضِ بطن پروسهی خلق اثرهنری گرفته و میگیریم، تلاش کردهایم از فضاهای انتزاعی و گاه تخیلی و پادرهوا پرهیز کنیم و تا حد ممکن از تحولاتِ جامعهمان دور نیفتیم. بلکه شاید بتوانیم از این رهگذر، نقشی هرچند ناچیز و گذرا ایفا کرده باشیم؛ و یا دستِکم به ثبت نگاهی انتقادی و رادیکال از این گونههای تازهی سبکِ زندگیمان، دست زدهباشیم.
انتخاب موسیقی: علیرضا عشقی و مزدک منصوری
عکس پسزمینه: امیرعلی گلریز