;
محسن وزیریمقدم در طی شش دهه فعالیت هنری پیوسته و روشمند، یکی از اصیلترین نمونههای هنر مدرنیستی در ایران را به نمایش گذاشت که به بهترین شکل در انتزاعگرایی او نمود یافته است.
از دید وزیریمقدم، نقاشیِ انتزاعی که انقلابی بیسابقه در نقاشی قرن بیستم ایجاد کرد، تحولی بود که دریچهای را برای آزاد کردن بشر از قید سنت و ارائهی واقعیات درونی از طریق تخیل بصری گشود. او هنر را از زندگی انسان جدا نمیداند و بر این باور است که فعالیت هنری مستقیماً برگرفته از تجربههای زیسته است: من بهدنبال عمق و احساسات بشری و تفکرات ژرف میگردم. نقاشی عبارت است از فلسفه و دانش و بینش یک انسان در زمانی معین که به بیننده انتقال داده میشود. حالا که چشمانم آسیب دیدهاند، بر روی نوع دیگری از انتزاع کار میکنم که ماهیتی کیهانی و ورای طبیعت و زندگی معمولی دارد.
در این آثار که به دو دههی آخر زندگی هنرمند تعلق دارند، او انتزاع مطلق را میآزماید. تأثیرات از دست رفتن تدریجی بینایی هنرمند را میتوان در محو شدن خطوط و غلبهی سطوح سفیدی دید که در میدان دیدش پدیدار شده و بیناییاش را مختل کردهاند.