;
ایده اصلی طرح ها بر اساس تخیل و برگرفته از دنیای خواب و ترکیب سطوح و احجام مختلف هندسی شکل گرفت. طرح های آماده شده، فضای معماری شده بهم متصل و گسترده ای را به نمایش میگذارد که با چیدمانی پیچیده و درهم شده شهری آشنا و در عین حال ناآشنا را نشان می دهد که خالی از انسان است. پیچیدگی فضا که به نوعی بیانگر وضعیت عصر حاضر است، سوژه ی مدرن یعنی انسان را بلعیده و از کانون توجهات می زداید. سوژه¬های توخالی و حجم های میان تهی نیز خلائی را تداعی می¬کند؛ از نبود حیات ، از مکیده شدن انسان به درون هزار تو ها و ساختارهای درهم تنیده¬ی خودساخته.
مجموعه های شکل یافته، تا حدی بناهای باستانی با کاربردهای آیینی، تدفینی، نیایش گاه و قلعه را یاد آور می شوند که گاه نشانگر نمادهای شخصی نگارنده و گاه نشانگر نمادهای آشنای سرزمین ها و ادیان مختلف همانند معابد و مقابر، طاق ها و ستون ها، مصطبه ها و اهرام هستند که اغلب هویتی برخاسته از فرهنگ دارند و در ترکیب با فرم های دیگر هویت جدیدی را باز تولید می کنند که گاه همراه با کنایه و طنز و ابهام است.
استفاده از این نشانه ها صرفا کپی برداری از گذشته نیست بلکه بازتفسیر و بازتولید آن در دنیای امروز است که این جز با تلفیق سادگی گذشته و پیچیدگی دنیای امروز امکان پذیر نیست. این همنشینی معمارانه که رابطه میان گذشته و آینده را تداعی میکند منجر به نوعی هارمونی و پارادوکس کهنه و نو گشته است، که ممکن است به تعداد افراد و افکاری که به اثر می نگرند بازتولید معنایی داشته باشد. محیط هایی که نه از گذشته خود کنده شده اند، نه ارتباطی با زمان حال دارد و تصویری کامل از آینده را هم ارائه نمی دهند.